جا داره یه سلام عرض کنم خدمت جغد های عزیز، که اگه الآن من بهشون بگم برن پنجاه تا تست آرایه ادبی بزنن، سریع میزنن تو فاز خستگی و بسه بابا چقد بخونیم و… ولی همینا رو اگه ولشون کنی، تا چهار صبح، یه بند تو صفحه ی گوشیشون به نیلو و شیما و عسل و نفس۱ و عشقم۲ پی ام میدن، طرفشون رو هم که خوابوندن، تازه میان اینستا ببینن یارو پارکور کاره- واج آرایی با ک داره ها خخ- این دفعه هم عکس جدیدشونو لایک کرده یا نه!خخ

اگر برنامه ی خوابت رو منظم نکنی، خود به خود داری به مغزت پیام میدی که نذاره تو منظم بشی! اتوماتیک داری بی برنامگی و باری به هرجهت بودن رو به بدنت ابلاغ میکنی! نمیخوام سخت گیری کنم بگم هر روز باید ساعت شیش بلندشی برای من درس بخونی، نه! منظورم اینه که باید عادت کنی هر روز، دقیقا توی یه بازه ی زمانی از خواب بیدار بشی! اگر ساعت بیدارشدن، غذا خوردن، جیش -بوس- لالا، دَدَر -دودور-دوردورِ هر روزت رو منظم کنی، کم کم داری به مغزت یاد میدی که برنامه پذیر بشه، ساعت بدن خودت رو که تنظیم کردی، حالا میتونی ساعت مطالعه ات رو هم تنظیم کنی.

مثلا این که هر روز حدودای نه بیدار بشی، دو اینا نهار بخوری و همینطوری یه سری بازه ی منظم برای کارای روزانه ی غیر درسیت مشخص کنی.

راهکار: ای شیطونکی که از الآن تا چهار صبح یه کله بیداری! فردا، بعد مطالعه، برو استخر، برو ورزش سنگین، اصلا یه آهنگ توووپ بذار برای خودت دو ساعت تو اتاق برقص خخ، خلاصه که یه کاری کن خسته بشی، فردا زود بخوابی، بعدش زود هم بیدار بشی، دیگه با همین عددها خودت رو ست کنی و کم کم به خودت یاد بدی که هر ساعت از شبانه روزت، دقیقاً چه کاری رو باید انجام بدی، دیدی هی مدام میگی: “حسش نیست؟”  با این روش، کم کم خودت رو تربیت میکنی که حداقل تو یه سری ساعت ها، حسش بیاد.

شبتون قِشنگ -ایییی چقدم چندش، مثه این مجری نچسبای صدا و سیما خخ-