تو اوجِ بی حوصلگـی و خستـگی ، یادم میاد که باید ادامه بدم و تسلیم نشم ، یکی میاد توو قلبم و میگه تو یه هدف داری ، باید بخاطرش بجنـگی ، باید بخاطرش با سختیا کنار بیای ، تحمل کن ، نزار هیچـی و هیشکی اونُ ازت بگیره ، نزار این ترسِ لعنتی نیومده از راه برسه و آرزوهات با خودش ببره ، تو نمیبازی وقتی همه وجودت برنده شدنُ داد میزنه ، تو از دست نمیدی آرزوهاتُ وقتی دو دستی تو قلبت پنهونش کردی ،میمیرن آرزوهات اگه بهشون نفس ندی ، آرزوت همون ماهیه که بعضی وقتا از دوست داشتن آبُ ازش میگیری و میخوای تو دستات نگهش داری ، رهاش کن بهش زندگی بده ، بهش پر و بال بده ، اسیرش نکن تو قفس ذهنت ، بزار پر بگیره ، به اوج برسه .بیا و واسه یه بار شده بلند شو و خودت همه چی رو بساز ، منتظر نباش تا کسی از راه برسه و همه چـی رو اونطوری بسازه که بابِ میلِ توئه ، بلند شو و دنیای قشنگتُ بساز ، بلند شو ُ این منِ خسته رو نجات بده ، این منی که چشاش خیسه اشکه و دلش تنهای تنهاست ، پاشو تا خیال نکنه فرشته ها تو قصه هان ، تو فرشته ی نجات زندگیتی ، دستتُ بگیر و از همه مانع ها بپر ، انقد بدو تو دلِ این سیاهی تا به صبح برسی ، انقدر بخند و شاد باش تا دنیا تسلیمِ خواسته های تو بشه ، تو فراتر از هر عدد و رقمی ، تو دنیاتُ عوض میکنی اگه به قدرت دستات ایمان بیاری ، بیا و دیگه حرف از نرسیدن ها نزن ، بیا با خدا به جنگ هرچـی غمه بریم ، ما با همیم ، یادت که نرفته رفیق ، من ُ تو ُ خدا با همیم ، من ُ تو تا ابدی شدنِ این رویا سفت و سخت با همیم .
حدودا 80روز تا کنکور وقت داری ، اگه روزی یه درصد تو هر درسی پیشرفت کنی تا کنکور به درصد 80میرسی ، بازم میخوای بگی نمیشه ، یا نمیخوای ؟ :)