سلااااااااام سلووووووووووووم

اینم چیزی ک میخاستم بزارم:))

برید ادامه طلب این متن و حتما حتما بخونید

متنی از ی کنکوری ک الان خانوم دکتر ^_^

سلام
به روی ماه تک تک شما کنکورای گل
میخام با تک تک کنکوریای که به اینجا سر میزنن حرف بزنم
من فاطمه ام یه روزی با ی فاطمه ی دیگه دوست شدم خیییلی دوست خوبی برام بود اون روز تراز کانونم 5800 بود ادامه دادیم با فاطمه تا اینکه من از دی نتم تموم شد واز دنیای مجازی رفتم اون روزی که از دنیای مجازی رفتم ترازم 7100بود.همینجوری میخوندم تا اینکه بهمن حال خواهرم بد شد واسفند عمرشو داد به شما من تو این دو ماه هیچی نخوندم صفر صفر...از بعد از عید باشرایطی داغون دوباره شروع کردم ولی عشق خدا وهدفم تو دلم جوونه میزد ...بارها اشک ریختم خسته شدم بریدم ولی بازم ادامه دادم سه ماه مونده بود به کنکور همه ی عزممو جزم کردم روزی 18 ساعت میخوندم به خستگیام توجهی نکردم همه ی وجودم هدفم بود تااینکه روزی که نتیجه کنکورم اومد ومن شده بودم 32 .وقتی اشک مادرمو دیدم وقتی اشک پدرمو دیدم وقتی خودم از ذوق صدمتر ازرو زمین پریدم همه ی خستگیام رفت.رفقا بخدا میشه با سه ماه حتی دورقمی آورد الان خیلی ازدانشجوهای کلاسمون هم میگن ما سه ماه آخر کمر همت بستیم وبکوب خوندیم هم اتاقی من دندون دانشگاه تهران میخونه میگه فاطمه دلم میخواد به همه کنکوریا بگم سه ماه به کوب خوندن واقعا کافیه!!

دوستای خوب من همه ی وجودتونو بذارین این سه ماه پای هدفتون طوری که یه ثانیه هم حس نکنین خسته این.بذارین همه ی این خستگی ها با نتیجه کنکور یادتون بره بذارین این لذتو که با افتخار جلوی دانشکده مورد علاقتون وایستادین ومیگین تونستم آره تونستم حس کنین.من ازمنطقه محرومم یه روستای کوچیک ولی تونستم رفیق من تو هم میتونی رفیق صبر داشته باش تا اینجا اومدی این سه ماهو هم با تموم قدرت پیش برو باتموم وجودت به خدا اعتماد داشته باش با تموم وجودت تلاش کن با تک تک سلولات تلاش کن رفیق من
اوایل حس میکردم فقط من سه ماه آخر خوندم ولی الان خیلیا رو میتونم براتون مثال بزنم از همکلاسیام که فقط سه ماه رو بکوب خوندن وپزشکی دانشگاه تهران قبول شدن تو هم میتونی اول باور کن که با سه ماه میتونی بعدم شروع کن باتموم وجودت خوندن!!
رفیق وقتی هرچی داری رو بذاری پای هدفت مطمئن باش که میتونی به هدفت برسی !!!برای تک تکتون دعا میکنم
فاطمه.دانشجوی ترم 2پزشکی

***********************************

اینم ی چندتا سوال و جواب از خانم دکتر ک مطمئنم جواب خیلیا هس :)

اگه میتونید توضیح بدید 3 ماه اخر دقیقا چیکارایی کردین و از چه منابعی استفاده کردین و کلا تجربیاتتون؟!!

من از بعد ار عید شروع کردم به خوندن روزی 18 ساعت هم میخوندم از 4صبح تا 12.5 شب.اول نشستم همه ی مبحثای رو نوشتم واولیت بندی کردم با aوbوc.زیستمو اینجوری خوندم (روز اول فصل اول رو خوندم روز دوم فصل اول وفصل دوم رو میخوندم روز سوم فصل دوم وسوم رو میخوندم همینجوری تا آخر ولی روز دوم که فصل اول ودوم رو خوندم تستای فصل اول رو هم زدم روز سوم که فصل دوم سوم رو خوندم تستای فصل دوم رو زدم همینجوری تا آخر تا پایه ام تموم شد...انگار دودور خوندن با یه دور تست رو خوندم بعدم رفتم سراغ پیش دو اینجا فصل فصل خوندم مسلط شدم برای اینکه قاطی نکنم سه فصل آخرو وقتی مثلا کاهوی دریای میخوندم یه برگه کنارم بود وهرچی به نظرم مهم میومد رو تو برگه مینوشتم بعد نکات این برگه هارو باهم مقایسه میکردم به نظرم خیلی کمکم کرد بعدم یک هفته وقت گذاشتم رو زنتیک جمعیت وفصل اول پیش )وقتی تموم شد وخیالم راحت شد دوباره شروع کردم روزی سه فصل مرور میکردم)برا زیست نشرالگو کار کردم..


برای ریاضی فیزیک هم یه مبحثایی رو قبلش نیمه نیمه کار کرده بودم یه قسمتایی رو هم اصن کار نکرده بودم اونایی که نیمه کار کرده بودم رو گذاشتم bانایی که اصن کار نکرده بودم رو گذاشتم c.اینجوری میخوندم که یه روز یه مبحث bازریاضی با یک مبحثcاز فیزیک روز بعد برعکس!بعضی مبحثا یه هفته طول میکشید ولی مثلا دنباله مثلثات مجانب حد رو یه روزه که 4 ساعت میخوندم تموم میکردم .برای ریاضی کتاب قطور تختیه سیاه رو خوندم زیاد بود ولی خیلی کتابش خوب بود!!برای فیزیک هم گاج نقره ای کار کردم البته همه ی تستاشو نرسیدم بخونم.برای شیمی هم اول دومو خوندم بعدم پیش یک هرشب 7 تا تست مسئله شیمی میزدم تا خود شب کنکور.برای شیمی تک تک تستای مبتکران رو تحلیل میکردم اوایل خیلی طول میکشید دی وی دی های آفبا رو هم برای شیمی داشتم خیلی کمکم کرد من شیمی 75 زدم. برای دینی هم چون قبلا یه دور خونده بودم هرروز یه درس رو دوره میکردم وتستاشو روز بعد میزدم .برای زیان هم از درس آخر پیش شروع کردم واومدم جلو اوایل یک شب ردینگ میخوندم یک شب کلوز از روی کتاب ونترسیم از متن کیاسالار ولی آخرا هر دورو هرشب میخوندم چون سرعتم رفته بود بالا..


ادبیات هم از اردیبهشت هرروز 5 شخصیت از تاریخ ادبیات میخوندم تا خود کنکور.از کتاب املا ولغت هامون سبطی هم واقعا استفاده کردیم خیلی کتابش عالیه املا ولغت رو از روی اون میخوندم حجمش خیلی کمه.زبان فارسی هم تکواژ وشمارش رو گذاشتم کنار بقیه مبحثارو کار کردم تا آخر اردیبهشت هفته ای یه مبحث جمعه ها میخوندم از کتاب 5 مبحث.آرایه وقرابت هم فقط خرداد ماه یه روز درمیون نیم ساعت کار کردم .عربی فروردین فقط ترجمه خوندم از اردیبهشت دی وی دی گاج آقای ماهینی رو برای قواعد دیدم دو درس میخوندم قواعد بعدش روز بعد 50 تا تست ازاون دو درس میزدم تا آخر رادیبهشت تموم شد از نشرالگو تست عربی زدم حجمش خیلی زیاده ولی من فقط تستای 50 تاییشو زدم.خرداد که کنکور عمومی رو حل میکردم اینابرام دوره شد چندبار!!
کلا کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم
امیدوارمم براتون مفید باشه
موفق باشید

دی وی دی های گاج اقای ماهینی تو فیلم و جزوه ها هس میتونید دانلود کنید:)

کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم" این این این ، همش همینه ... رمز موفقیت :)

************************************

بینه دوستات بودن کسایی ک تو سه ماه از صفر شروع کردن و ب اینجا رسیدن؟

راستش از صفر تو کلاس ما واقعا نمیدونم هست یانه ولی آرزو رو میشناسم که داروی دانشگامون میخونه ودوستشم که 200 شد وپزشکی نیم سال دوم بهشتی میخونه رو میدونم که ترازشون 4500 بوده ولی با سه ماه خوندن داروی دانشگاه تهران قبول شده.
بچه ها روزی که شروع کردم به این فکر نکردم که سه ماه وقت دارم به این فکر نکردم که حجم نخونده هام خیلی زیاده فقط به این فکر کردم که من راه وچاره ای جز اینکه به هدفم برسم ندارم هیچی رو نمیدیدم جز هدفم.دوتا صحنه رو همیشه جلوی چشمام روزی که نتیجه ام میاد روزی که جلوی در ورودی دانشگام ..ما فقط دوتا فرزند بودیم خواهرم که از من بزرگ تربود ومن .با خواهرم خیلی صمیمی بودم روزی که رفت تا یک هفته نمیتونستم حرف بزنم لال شده بودم همه میگفتن فاطمه بدون ساجده نابود میشه میدونین بچه ها خیلی شبا اشک ریختم ولی ادامه دادم خیلیا بهم گفتن نمیتونی ولی ادامه دادم .منتظر نبودم کسی بهم بگه میتونی منتظر نبودم کسی از آرزوهام واسم بگه فقط میخوندم ساعتها پشت سر هم همون اول که به خدا توکل کردم وشروع کردم با خودم عهد بستم همه ی توانمو بذارم وگذاشتم .روزی که نتیجه ام اومد پدرم کارناممو بهمه نشون میداد میگفت ببین دخترم دورقمی شده ببین فاطمه من پزشک میشه .بچه ها بخدا لذتی دداره اشک شوق خانواده وخودت که هیچ لذتی جاشو نمگیره ولی بها داره این سه ماه باید بهاشو بپردازی!!ا

آره بچه ها با همه وجودتون این سه ماه رو بخونین.وقتی هدفی داشته باشی باور کن هیچی نمیتونه مانعت بشه بلکه همچی دست به دست هم میده تا تو به هدفت برسی خدا خودش گفته لایکلف نفسا الا وسعها ما هیچکدوم ازبنده هامونو بیشترازتوانشون تکلیف نمیکنیم پس نا امید نباش ببین خدا داره تورو میبینه که داری تلاش میکنه تو تک تک ثانیه هات هست میخواد بهت بگه بنده من ادامه بده تو میتونی به آرزوهات برسی.بچه ها کنکور اول راهه این سه ماه سختی کشیدن باعث میشه وقتی مجبورباشی دوشب واسه امتحان آناتومی بیدارباشی دیگه سختت نیس وتو محکم محکمی!!باید همه ی تلاشتو بکنی خدا اولت میکنه باور کن ببین امسال رتبه 15منطقه 3 دانشگاه تهران قبول نشد ولی منکه 32بودم قبول شدم .میخام بهت بگم تو همه ی تلاشتو بکن خدا اولت میکنه خدا حواسش به همچی هست!!براتون دعا میکنم دوستای گلم


از ته دلم از خدا میخوام همتونُ که انقد عاشقانه واسه هدفتون میجنگین که از فکر رسیدن بهش اشک میشین و دلتون میلرزه برسین به خودِ خود ِ ارزوتون

مرسین از هردوتا فاطمه :)