نکته ی عجیب کنکور اینجاست که بیشتر از پنجاه درصد داوطلبان کنکور هر سال، فارغ التحصیل -کنکور مجددی- هستند در حالی که نود درصد رتبه های زیر پنج هزار در هر رشته رو دانش آموزای کنکور اولی تشکیل میدن!

یادت میاد اون شبی که تصمیم گرفتی،د وباره کنکور بدی، به خودت چه قولی دادی؟ یادت میاد چقدر با ذوق و شوق به خونواده تضمین دادی که امسال میخوای بترکونی؟ الآن هم که الآنه به دوستات میگی: “قراره یه کاری بکنم که مسیر زندگیمو عوض کنه” البته که میتونی، اما خب من هم میدونم که در عمل هیچ کار مفیدی انجام ندادی. پر از ادعا هستی، حتی خودت هم به خودت نمره ی قبولی نمیدی.

اون اوایل فکر میکردی اگر سیصد و شصت و پنج روز دیگه بهت بدن، حتما موفق میشی، اما الآن تازه فهمیدی که نه! مشکل یه جای دیگه ست. نمیخوام خیلی کلی و آبکی حرف بزنم! اما هشدار میدم، اگر مشکل رو نشناسی، دقیقا همون کارایی رو انجام میدی که در گذشته انجام دادی و این مسیر، مجدداً به همون شرم و خجالتی منتهی میشه، که وقتی نتایج امسال اومد، گریبانت رو گرفته بود،

“زمان” بزرگترین مشکل کنکور مجددی هاست. دقیقا از چیزی ضربه میخورید که بیشتر از بقیه دارید. از زمانِ زیادی! یه دانش آموز معمولی کنکوری، احتمالا صبح ها مدرسه یا کلاس کنکور میره، بعد از ظهر ها هم برای این که از همکلاسیش عقب نمونه، بکوب شروع میکنه به خوندن، اما یه کنکور مجددی – به جای واژه ی فاز منفی پشت کنکوری – اگر تو خواب شبانه هم مشکل نداشته باشه و تا لنگ ظهر برای من مثل خرس قهوه ای آمریکای شمالی نخوابه، مطالعه ای کم کیفیت، بیهوده، گسسته و غیر هدفمند داره، بگذریم که همین زمان زیاد، باعث میشه شُل بگیره و بهانه بیاره، همین بهانه ها بشن حاشیه های مطالعاتی و به بهانه ی پاسخ دادن به سوالات ذهنی، یه حجم بزرگی از زمانش رو هم هدر بده.

تو به عنوان یه کنکور مجددی، تا حدودی خودت رو میشناسی، قلق گیری کردی و مشکلات ابتدایی رو نداری، یک بار شکست خوردی و هرگز حاضر نیستی دوباره طعم گس و تلخ شکست رو بچشی، پس خودت رو مسخره نکن!

دلاورانه بجنگ، خیلی منظم برنامه ریزی هاتو اجرایی کن و بیش از اندازه به زمان خوشبین نباش…